شنبه ۶ تیر ۱۳۹۴ - ۰۴:۰۴


توکل چیست و چگونه اهل توکل باشیم؟

حوزه/ همه چیز در این دنیا اعم از زمان و مکان بر ما حاکم است اما اگر می‌خواهیم بر زمان و مکان حاکم باشیم باید عبدالله شویم.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، شرح وتوضیح دعاهای روزانه را به قلم حجت الاسلام والمسلمین محمد امینی گلستانی منتشر می کند.

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيْكَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْفَائِزِينَ لَدَيْكَ‏ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ إِلَيْكَ بِإِحْسَانِكَ يَا غَايَةَ الطَّالِبِين[1]

  اى خدا مرا در اين روز از آنان كه بر تو توكل كرده و نزد تو فوز و سعادت يابند، قرار ده و مرا از آنان كه مقربان درگاه تو باشند قرار ده به حق احسانت اى منتهاى آرزوى طالبان.

توکل چیست و چگونه اهل توکل باشیم؟

در این روز از خدا می‌خواهیم ما را از متوکلین قرار دهد، توکل یعنی انسان در تمام زندگی خود به خداوند پناه برده و به او پناهنده شود. درباره توکل سرگذشت‌ها و روایات بسیاری وجود دارد که قابل توجه می‌باشد هر کسی که به خدا توکل کرده همیشه برنده بوده است و کسانی که به بنده یا به شخص خودشان توکل کرده‌اند همیشه بازنده بوده‌اند.

توکل؛ کلید درک مقامات اولیاء الهی

يكى از بزرگان فرمود: من با عبرت گیری ازیک زن به مقام توكل رسيدم، زنی در سفرمكه كه در جلوى حاجى‏ها با سرعت زياد راه مى‏رفت و من خيال كردم او توشه راه و مركب ندارد: نزديك او رفته و از جيبم بيست درهم بيرون آوردم و به او گفتم: اين را بگير و براى خودت مركبى كرايه نما، آن زن نگاهى كرد و نگرفت، دست‌هایش را به آسمان بلند كرد و دست‌هایش پر از زر گرديد و به من گفت: اى شيخ تو از جيبت در مى‏آورى و من از هوا، برو پى كارت من محتاج نيستم، پس اين‏آيه را تلاوت نمود «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» گفت: رزق و توشه من برخداست و از مخلوقات ابداً چيزى نخواسته‏ام؛

به خود گفتم من اين كرامات از مردان شنيده بودم و حالا از زن‌ها ديدم، به او گفتم ترا به خدا قسمت مى‏دهم به من بگو باچه وسيله‏اى به اين مقام رسيده‏اى؟!، گفت با توكل به خدا، بعد از اين ماجرا من به مقام توكل رسيدم و باقى عمرم را راحت شدم‏.[2]

اهل فوز و سعادت واقعی چه کسانی هستند؟

در ادامه دعا می‌خوانیم: «واجعلنی فیه من الفائزین لدیک» خدایا من را در این روز از کسانی قرار ده که به تو رسیده‌اند، کسانی که در جایگاه تو آبرویی دارند.

چوپانی در بيابان بالاى تلّى نشسته بود و عارفى از آن‏جا مى‏گذشت، ديد گله گوسفند را چند گرگ شبانى مى‏كند و گوسفندان ره‏گم‏كرده را با دم خود برگردانده به گلّه مى‏رسانند. با تعجّب گفت: «متى إصطلح الغنم مع الذئب؛ گوسفندان از چه زمانى با گرگ هم‏سو شده و عقد اخوت بسته‏اند؟!» شبان از بالاى تل جواب داد: «حين اصطلح الرّاعى مع مولاه؛ هم‏سويى و برادرى آن‏ها آن وقت ببار نشست و حقيقت پيدا كرد كه شبان با مولاى خود هم‏سو شد و طرح دوستى افكند.

همه چیز در این دنیا اعم از زمان و مکان بر ما حاکم است اما اگر می‌خواهیم بر زمان و مکان حاکم باشیم باید عبدالله شویم خداوند عالم فرموده: «عبدى اطعنى حتّى اجعلك مثلى‏»[3] بنده من، از من اطاعت کن و فرمانبردار باش، تا من تو را مثل خودم قرار بدهم، همانطور که من به هر چیزی می‌گویم بشو، می‌شود تو هم صاحب مقام «کن فیکون» می‌شوی، یعنی مثل من هر کاری می‌خواهی انجام بده.

آصف برخیا نمونه ای از بندگان صالح خدا

 چقدر ما می‌توانیم در این مورد نمونه‌هایی بیاوریم؟ می‌بینیم حضرت سلیمان(ع) با آن عظمت که نبی بود در خانه نشسته بود، این مطلب از قرآن است و نمی‌توانیم مثل روایت بگوییم شاید راوی آن اشتباه کرده، وقتی هدهد برای او خبر آورد که بلقیس از صبا به سمت شما حرکت کرده است، فرمود: «قالَ يا أَيُّهَا الْمَلَؤُا أَيُّكُمْ يَأْتيني‏ بِعَرْشِها قَبْلَ أَنْ يَأْتُوني‏ مُسْلِمين‏»[4] حضرت سلیمان می‌گوید چه کسی می تواند آن تخت را برای من بیاورد قبل از آن  که ملکه به اینجا برسد؟ «قالَ عِفْريتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِكَ وَ إِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمينٌ»[5] یکی از جن‌ها گفت: ای نبی خدا من آن تخت را پیش از آنکه از جای برخیزی و بنشینی به تو می‌رسانم، حضرت سلیمان(ع) فرمود: دیر است؛ اما آن کسی که علمی از کتاب در نزد او بود، گفت: من به طرفه العینی آن تخت را حاضر می‌کنم.

این مطالب قرآن است، داستان نیست، تخت با آن عظمت، چگونه مسیر دو ماه راه را در یک چشم بر هم زدن طی نمود؟! ابن كثير گويد: امام صادق عليه السلام در باره آيه شريفه «كسى كه دانشى به كتاب داشت (آصف بن برخيا  ) گفت من آن تخت را نزد تو آورم، پيش از آنكه چشمت را بهم زنى» انگشتانش را باز كرد و بر سينه‏اش گذاشت و سپس فرمود: به خدا كه همه علم كتاب نزد ماست (ولى آصف اندكى از آن را می‌دانست و از بركت همان مقدار بود كه توانست تخت بلقيس را در چشم بهم زدنى نزد سليمان حاضر كند و خداى تعالى اين داستان را در سوره نمل بيان می‌کند).[6]

یعنی او با یک اسم اعظم توانست آن کار را انجام بدهد ولی ما که تمام هفتاد و یک کلمه را می‌دانیم چه کارهایی می‌توانیم انجام بدهیم.

پی نوشت ها:

[1] - بحارالأنوار ج: 95 ص: 31؛ «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيْكَ وَ اجْعَلْنِي مِنَ الْفَائِزِينَ إِلَيْكَ وَ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُقَرَّبِينَ لَدَيْكَ بِإِحْسَانِكَ يَا غَايَةَ الطَّالِبِينَ»

[2] - لئالى الاخبار: 2/ 72.

[3] - بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏102، ص: 165

[4] -نمل آیه 38

[5] -نمل آیه 39

[6] - أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، ج‏1، ص: 333
 

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha